بازنمود مبانی الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل در داستان «خلیل کافر»

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه زبا و ادبیات عربی، دانشلده ادبیات و علوب انسانی، دانشگاه گی ، رشت -ایران.

2 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و علوب انسانی، دانشگاه گیلان، رشت -ایران.

چکیده

سیر تحول و سفر قهرمان بر مبنای دیدگاه جوزف کمپبل، اسطوره­‌شناس تطبیقی (1904-1987) بدین­‌گونه شکل می‌­گیرد که قهرمان داستان که به زندگی روزمره مشغول است، با شنیدن ندای دعوت، ماجراجویی را آغاز می‌­کند و با نقش‌­آفرینی، پای در جادۀ آزمونی دشوار می­‌نهد و مراحلی را برای رسیدن به هدف والا طی می­‌کند. در طول مسیر به یاری پیری فرزانه به خودشناسی می‌­رسد و پس از بازگشت به زندگی عادی، آگاهانه و مصرّانه کمک به دیگران را سرمشق زندگی خویش قرار می‌­دهد. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی طرح جوزف کمپبل موسوم به «اسطورۀ یگانه» در داستان خلیل کافر اثر جبران­ خلیل­ جبران (1883- 1931) بپردازد و با بررسی شاخصه­های این نظریه در داستان مزبور، میزان تطابق فرآیند تکاملِ شخصیت قهرمان را با الگویی که کمپبل ارائه داده، بسنجد. یافته­‌های پژوهش گویای همخوانی سفر قهرمان داستان با الگوی کمپبل است و خلیل به­ عنوان اسطورۀ یگانه، در سلوک اجتماعی خود با برخورداری از عشق به همنوعان، چالش‌­های زندگی را پشت ­سر گذاشته و به شناختی نو نسبت به جهان دست می‌­یابد. او که تجربه­‌های زندگی شخصی و مسائل روز جامعه را مد نظر داشته، با آگاهی از آموزه‌­های راستین مسیح (ع) به ادراکی تازه از هستی و آفرینش آدمی دست می‌­یابد و زین پس با درهم شکستن استیلای اربابان عوام فریب کلیسا، ضمن غلبه بر مشکلات در نهایت به کمال می­رسد و ارباب دو جهان می‌­گردد.

کلیدواژه‌ها