تسلط گفتمان قرآنی بر ذهن و زبان حافظ

نوع المستند : المقالة الأصلية

المؤلف

استادیار زبان و ادبیات عربی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه فرهنگیان، تهران-ایران.

المستخلص

حافظ، قرآن را حافظ بود و نه تنها آن را از برداشت و به چهارده روایت می­خواند؛ بلکه قرآن بخشی از وجود و هستی اندیشگی و روحی-معنوی او شده بود. ذهن و زبان انگار یکی هستند. هر آن چه که در انبان ذهن است، از زبان خارج می­شود و هر آن چه از زبان خارج می­شود، ذهن را تشکیل می­دهد، انگار که بین این دو رابطه­ای نه دیالکتیکی بلکه مکملی وجود دارد و این دو در حال تکمیل یکدیگرند. زبان حافظ که می­سرود، حتی در آن اوقاتی که غزل عاشقانه می­سرود، ناخودآگاه بخشی از آن با زبان قرآن مزین بود، چرا که ذهن حافظ از زبانش همان چیزی را برون می­داد که گفتمان مسلط بر روح و جسم و ذهن وی شده بود. مدت زمان زیادی بود که حافظ به قرآن و فراگیری علوم قرآنی مشغول بود و هویداست یادگیری کودکی بر زهن و زبان، لوحی است خاموش ناشدنی و این چنین بود که آن کودک مکتب قرآن رفته، بعدها در زیباترین شکل ممکن آموخته­های قرآنی­اش را در زیبایی‌شناسانه‌ترین شکل ممکن سرود و جهانی زیبا را برساخت که هنوزم جامعۀ بشری، نظیر آن را خیلی کم به خود دیده است. راستی آن ذهن و زبان وقاد چگونه بود که هر چه را که می­سرود، بویی از اسرار معرفت قرآنی از آن به مشام می­رسید؟ این نوشتار بخشی از این زیبایی­های قرآنی را در شعر و زبان شعری حافظ و تسلط این گفتمان را بر زبان لفظی و محتوایی او آشکار کرده است و در تحلیلی معناکاوانه، مفاهیم قرآنی را استخراج کرده است. یافته­های این تحقیق نشان می­دهد که کمتر شعری از حافظ را می­توان یافت که معرفتی قرآنی در قالب واژگان و مفاهیم و معنا و ساختار کلامی در آن رسوخ نکرده باشد و حافظ به بهترین شکل ممکن آن را هنرمندانه در کلام خود به جلوه نگذاشته باشد.

الكلمات الرئيسية


عنوان المقالة [Persian]

تسلط گفتمان قرآنی بر ذهن و زبان حافظ

المؤلف [Persian]

  • محمد یعقوبی
استادیار زبان و ادبیات عربی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه فرهنگیان، تهران-ایران.
المستخلص [Persian]

حافظ، قرآن را حافظ بود و نه تنها آن را از برداشت و به چهارده روایت می­خواند؛ بلکه قرآن بخشی از وجود و هستی اندیشگی و روحی-معنوی او شده بود. ذهن و زبان انگار یکی هستند. هر آن چه که در انبان ذهن است، از زبان خارج می­شود و هر آن چه از زبان خارج می­شود، ذهن را تشکیل می­دهد، انگار که بین این دو رابطه­ای نه دیالکتیکی بلکه مکملی وجود دارد و این دو در حال تکمیل یکدیگرند. زبان حافظ که می­سرود، حتی در آن اوقاتی که غزل عاشقانه می­سرود، ناخودآگاه بخشی از آن با زبان قرآن مزین بود، چرا که ذهن حافظ از زبانش همان چیزی را برون می­داد که گفتمان مسلط بر روح و جسم و ذهن وی شده بود. مدت زمان زیادی بود که حافظ به قرآن و فراگیری علوم قرآنی مشغول بود و هویداست یادگیری کودکی بر زهن و زبان، لوحی است خاموش ناشدنی و این چنین بود که آن کودک مکتب قرآن رفته، بعدها در زیباترین شکل ممکن آموخته­های قرآنی­اش را در زیبایی‌شناسانه‌ترین شکل ممکن سرود و جهانی زیبا را برساخت که هنوزم جامعۀ بشری، نظیر آن را خیلی کم به خود دیده است. راستی آن ذهن و زبان وقاد چگونه بود که هر چه را که می­سرود، بویی از اسرار معرفت قرآنی از آن به مشام می­رسید؟ این نوشتار بخشی از این زیبایی­های قرآنی را در شعر و زبان شعری حافظ و تسلط این گفتمان را بر زبان لفظی و محتوایی او آشکار کرده است و در تحلیلی معناکاوانه، مفاهیم قرآنی را استخراج کرده است. یافته­های این تحقیق نشان می­دهد که کمتر شعری از حافظ را می­توان یافت که معرفتی قرآنی در قالب واژگان و مفاهیم و معنا و ساختار کلامی در آن رسوخ نکرده باشد و حافظ به بهترین شکل ممکن آن را هنرمندانه در کلام خود به جلوه نگذاشته باشد.

الكلمات الرئيسية [Persian]

  • حافظ
  • قرآن
  • تاثیرپذیری
  • گفتمان قرآنی
  • ذهن
منابع
-____ (1374)، نقش بر آب، چاپ سوم تهران: سخن.
- اسلامی نژاد، عباس (1375)، اثرپذیری حافظ از قرآن و حدیث، تهران: مرسل.
- اهور، پرویز (1376)، کلک خیال انگیز، تهران: اساطیر.
- پرتوعلوی، عبدالعلی (1358)، عقاید و افکار خواجه، تهران: اندیشه.
- جنید شیرازی، معین­الدین ابوالقاسم (1328)، شدالأزار فی حط الأوزار عن زوار المزار، تصحیح و تحشیه محمد قزوینی، مقدمه عباس اقبال، طهران.
- خرمدل، مصطفی (1371)، تفسیر نور، تهران: احسان.
- خرمشاهی، بهاءالدین (1375)، حافظ نامه، چاپ هفتم، تهران: علمی و فرهنگی.
- راستگو، سید محمد (1376)، تجلی قرآن و حدیث در شعر فارسی، تهران: علمی و فرهنگی.
- زرین کوب، عبدالحسین (1377)، از کوچۀ رندان، چاپ هشتم، تهران: امیرکبیر.
- سیوطی، جلال­الدین (1379)، الإتقان فی علوم القرآن، تهران: مهر.
- غنی، قاسم و محمد قزوینی (1374)، دیوان حافظ شیرازی، چاپ دوم، تهران: ساحل.
- قزوینی- غنی (1368)، حافظ، با تعلیقات علامه محمد قزوینی، چاپ دوم، تهران: اساطیر.
- معین، محمد (1375)، حافظ شیرین­سخن، به کوشش مهدخت معین، چاپ سوم، تهران: چاپخانه مهارت.
المصادر:
اهور، برویز: یراع موسوس، مطبعة أساطیر، 1376ش
اسلامی نجاد، عباس: تأثّر حافظ الشیرازی من القرآن و الحدیث، مطبعة مرسل، 1375ش
برتوعلوی، عبدالعلی: عقائد و أفکار خواجه حافظ الشیرازی، مطبعة اندیشة، طهران، الطبعة الأولی، 1358ش
جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم: شدالأزار فی حط الأوزار عن زوار المزار، تصحیح و تحشیة محمد قزوینی، بمقدمة عباس اقبال، طهران، 1328ش
خرمدل، مصطفی: تفسیر النور، مطبعة إحسان، الطبعة الأولی
خرمشاهی، بهاءالدین: الحافظیات، شرکة مطابع العلمیة و الثقافیة، مجلدین، الطبعة السابعة، 1375ش
راستگو، سید محمد: تجلّی القرآن و الحدیث فی الأشعار الفارسیة، مطبعة العلمیة و الثقافیة، 1376ش
زرین کوب، عبدالحسین: من زقاق الأذکیاء، مطبعة أمیر کبیر، الطبعة الثامنة، 1377ش
زرین کوب، عبدالحسین: الرسم علی الماء، مطبعة الکلام، المطبعة الثالثة، طهران، 1374
سیوطی: الأتقان فی علوم القرآن، مطبعة مهر، طهران، 1379
غنی، قاسم- قزوینی، محمد: دیوان حافظ الشیرازی، مطبعة پیام، الطبعة الثانیة، نشر ساحل.
غنی، قاسم- قزوینی، محمد: حافظ، بمجموعة تعلیقات من علامة محمد القزوینی، بإهتمام عبدالکریم جریزه دار، نشر أساطیر، الطبعة الثانیة، 1368ش.
معین، محمد: حافظ متحدث لطیف، حلو الکلام، بإهتمام مهدخت معین، مطبعة مهارة، الطبعة الثالثة، 1375ش.